با توجه به مطالعات پزشکی جان هاپکینز، تغییرات ناشی از سلول T در روده ممکن است بر عملکرد مغز که مرتبط با علائم افسردگی است، تأثیر بگذارد.
هدف قرار دادن تغییراتی در سلول های ایمنی روده به روش های درمانی مختلف به طور بالقوه می تواند راه جدیدی را برای درمان افسردگی باشد.
طی انجام آزمایشهای مختلفی که بر روی موشها و انسانها انجام شده است، تیمی به سرپرستی محققان پزشکی جانز هاپکینز نوعی سلول ایمنی خاصی را در روده شناسایی کردهاند که بر میکروبیوم روده تأثیر میگذارد و آن به نوبه خود می تواند عملکردهای مغزی مرتبط با اختلالات ناشی از استرس مانند افسردگی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف قرار دادن تغییرات با واسطه این سلول های ایمنی در روده، با داروها و یا دیگر روش های درمانی، به طور بالقوه می تواند از جمله راه های جدیدی را برای درمان افسردگی باشد.
یافته های این پژوهش در 20 مارس 2023 در ژورنال Nature Immunology منتشر شده است.
آتسوشی کامیا، M.D.، Ph.D.، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز و نویسنده ارشد این مطالعه می گوید: «نتایج مطالعه ما نقش ناشناخته قبلی سلولهای گاما دلتا T روده (سلولهای T γδ) را در اصلاح پاسخهای استرس روانی و اهمیت یک گیرنده پروتئینی به نام دکتین-1 که در سطح سلولهای ایمنی یافت میشود را به عنوان یک هدف درمانی بالقوه برای درمان رفتارهای ناشی از استرس نشان می دهد.»
دکتین 1 به آنتی ژن ها یا پروتئین های خاصی متصل می شود تا به سلول های ایمنی سیگنال دهد که به روش های خاصی فعال شوند. محققان بر این باورند، این گیرنده ممکن است در تغییر میکروبیوم و پاسخ های التهابی ایمنی در روده بزرگ موش و همچنین در پاسخ های استرسی از طریق سلول های γδ T در سیستم ایمنی روده نقش داشته باشد.
با توجه مطالعات قبلی که نشان میداد پاسخهای التهابی سیستم ایمنی در روده با افسردگی در ارتباط اند، کامیا و تیمش آزمایشهایی را برای تمرکز بر درک رفتارهای ناشی از استرس ایجاد شده توسط عدم تعادل در میکروبیوتای روده و انواع میکروارگانیسم هایی که در یک محیط خاص یافت می شوند، مانند باکتری ها، قارچ ها و ویروس ها – طراحی کردند.
بر این اساس، تیم تحقیقاتی تاثیرات استرس ناشی از شکست اجتماعی مزمن (CSDS) را بر روی میکروبیوتای روده در موشها بررسی کردند. CSDS یک آزمایش استاندارد برای جوندگان با هدف بررسی اختلالات ناشی از استرس مانند افسردگی است. در مجموعهای از آزمایشها، محققان محیطهای بالقوه استرسزا را شبیهسازی کردند که میتوانست پاسخهای مشابهی را در محیطهای انسانی تقلید کند. سپس، پس از هر بار قرار گرفتن در چنین شرایطی، موشها بهعنوان مقاوم به استرس (استرس تعاملات اجتماعی را کم نکرد) یا حساس به استرس (استرس منجر به افزایش اجتناب اجتماعی شد) ارزیابی و طبقهبندی شدند.
سپس نمونههایی از مدفوع آن ها جمعآوری شد و برای شناسایی تنوع باکتریها در میکروبیوتای روده موشها مورد تجزیه و تحلیل ژنتیکی قرار گرفت. در نهایت، بررسی ها نشان داد که ارگانیسم های روده در موش های حساس به استرس نسبت به موش های مقاوم به استرس تنوع کمتری داشتند. این مورد به طور خاص نشان داد که مقدار لاکتوباسیلوس جانسونی (L. johnsonii) – نوعی پروبیوتیک یا باکتری «خوب» – در موشهای حساس به استرس در مقایسه با موشهای مقاوم به استرس کمتر بود.
شیائولی ژو، M.D. Ph.D.، استادیار روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز و نویسنده ارشد این مطالعه می گوید: «در این پژوهش دریافتیم که استرس موجب افزایش سلول های γδ T می شود، که آن نیز اجتناب اجتماعی را افزایش می دهد. با این حال، زمانی که به موشهای تحت استرس L. johnsonii داده شد، اجتناب اجتماعی در آن ها کاهش یافت و سلولهای γδ T به سطوح نرمال رسیدند، که باز نشان میدهد رفتار اجتناب اجتماعی ناشی از CSDS ممکن است در نتیجه سطوح پایینتر باکتری و تغییرات سلول T γδ باشد.»
به دنبال رویکردهای طبیعی بالقوه برای پیشگیری از افسردگی که به نوعی ریشه در روده دارد، پژوهشگران بررسی کردند که چگونه تغییرات دکتین-1 در افزایش سلول های T γδ ناشی از CSDS به pachyman پاسخ می دهد. در واقع، pachyman ترکیبی است که از قارچ های وحشی استخراج می شود و به عنوان یک عامل ضد التهابی طبیعی و برای درمان افسردگی در طب شرقی استفاده می شود. در این آزمایش، مقداری Pachyman به موش ها داده شد که در تحقیقات قبلی نشان داده شده بود بر عملکرد سیستم ایمنی بدن تأثیر میگذارد. دادههای حاصل از تجزیه و تحلیل فلوسیتومتری – فناوری مورد استفاده برای اندازهگیری ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی یک جمعیت سلولی – نشان داد که دکتین-1 به pachyman متصل میشود، فعالیت سلول T γδ17 ناشی از CSDS را مهار میکند و رفتار اجتناب اجتماعی را کاهش میدهد.
سپس، محققان به منظور دانستن اینکه چگونه تغییرات در میکروبیوتای روده می تواند بر مغز انسان تأثیر بگذارد، ترکیب ارگانیسم های روده را در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) در مقایسه با افراد بدون MDD بررسی کردند. از ژوئن سال 2017 تا سپتامبر سال 2020، 66 شرکت کننده، 20 ساله یا بیشتر، در بیمارستان Karasuyama دانشگاه شووا، بیمارستان دانشگاه کیو و بیمارستان کوماگینو در توکیو، ژاپن در این پژوهش شرکت کردند که 32 نفر (17 زن و 15 مرد) از آن ها به MDD مبتلا بودند و 34 شرکتکننده دیگر (18 زن و 16 مرد) که MDD نداشتند، گروه کنترل را تشکیل دادند.
نمونههای مدفوع همه شرکتکنندگان در مطالعه جمعآوری شد که ارزیابیهای جامعی از جمله سابقه روانپزشکی و ارزیابیهای غربالگری استاندارد برای افسردگی و اضطراب داشتند. در این ارزیابیها، نمرات بالاتر نشانه ای از افسردگی بیشتر بود. بررسی و تحلیل ژنتیکی نمونههای مدفوع تفاوتی در تنوع باکتریهای روده بین افراد مبتلا به MDD و گروه کنترل نشان نداد. با این حال، فراوانی نسبی لاکتوباسیلوس با درجات افسردگی و اضطراب بالاتر در گروه MDD رابطه معکوس داشت، یعنی به گفته محققان، هرچه لاکتوباسیلوس بیشتری در روده وجود داشته باشد، پتانسیل افسردگی و اضطراب کمتر می شود.
کامیا میگوید: «علیرغم تفاوتهای میکروبیوتای رودهای بین موش و انسان، نتایج پژوهش ما اینطور نشان میدهد که میزان لاکتوباسیلوس در روده ممکن است به طور بالقوه بر پاسخهای استرسی و شروع افسردگی و اضطراب تأثیر بگذارد.»
همچنین محققان بر این باورند که پژوهش های بیشتری برای درک بیشتر این مسئله مورد نیاز است تا دریابند که چگونه سلول های T γδ در سیستم ایمنی روده ممکن است بر عملکردهای عصبی در مغز و نقش دکتین-1 در دیگر انواع سلول ها در امتداد اتصال روده-مغز تحت شرایط استرس زا تأثیر بگذارند.
کامیا میگوید: «این یافتهها در مراحل اولیه نشان میدهد که علاوه بر مکملهای پروبیوتیک، هدفگیری داروها بر روی این نوع گیرندهها در سیستم ایمنی روده می تواند به طور بالقوه رویکردهای جدیدی با هدف پیشگیری و درمان علائم روانی ناشی از استرس مانند افسردگی ارائه دهد.»
منبع: hopkinsmedicine.org / ترجمه: فاطمه شهابی