امروزه، موسیقی جزء لاینفک زندگی ما انسانها شده است. البته علت علاقه بعضی افراد به موسیقی، فرار از شنیدن صداهایی است که دوست ندارند بشنوند. مسلماً همه ما ترجیح میدهیم که داخل اتوبوس یا مترو با گوش کردن به یک موسیقی دلچسب، به آرامش برسیم و حتی یک ثانیه همصدای غرولندهای برخی همشهریان را نشنویم.
حال بیایید به این مسئله بپردازیم که موسیقی چگونه به ما انگیزه بیشتر میدهد تا از زندگی لذت ببریم و باانرژی بیشتری کارکنیم. شاید با گوش کردن موسیقی به یاد خاطرات گذشته خود میافتیم و این تجدید خاطرات برایمان شیرین است و یا شاید از این طریق انرژی بیشتری میگیریم و باانگیزهتر کار میکنیم و از میزان استرسهایمان کاسته میشود. مدتی است که دانشمندان و پژوهشگران مشغول مطالعه در مورد موسیقی و تأثیر فوقالعاده آن بر روح و جسم انسان هستند و به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی انسانها را به حرکت وامیدارد و نقش مهمی در سلامت و نشاط زندگی دارد.
آنها برای دست یافتن به این نتیجه از برخی بیماران مبتلابه سرطان خون کمک گرفتند و از آنها خواستند مدتی خود را با گوش دادن به موسیقی سرگرم کنند و درنهایت دریافتند این بیماران در لحظات ملاقات با متخصصان سرطان دچار بیشترین استرس بودند و در عوض تمام اوقاتی که موسیقی گوش میکردهاند، آرامترین لحظات را داشتند. مدیریت استرس، تنها یکی از مزایای گوش دادن به موسیقی است. مطالعات بسیاری که در این زمینه انجامشده نشان میدهد که موسیقی نهتنها موجب کاهش استرس میشود، بلکه اثرات مطلوبی نیز روی سیستم ایمنی بدن دارد.
برای مثال، افرادی که قبل از عمل جراحی موسیقی گوش میدهند، در دوره درمان خود درد کمتری حس میکنند. افزون بر این، آن دسته از بیماران سرطانی که تحت شیمیدرمانی هستند، در صورت گوش دادن به موسیقی، هم احساس راحتی بیشتری خواهند کرد و هم از میزان تهوع آنها کاسته میشود. گروه دیگری از پژوهشگران درزمینهٔ موسیقی و تأثیر آن بر التیام زخمها مطالعه کرده و نتیجه گرفتهاند که موسیقی در این مورد نیز تأثیر قابلتوجهی دارد.
افرادی که درد شدید مفاصل دارند، با موسیقی آرام میگیرند. موسیقی حتی روی نوزادان زودرسی که پیش از به پایان رسیدن دوران بارداری مادر متولد میشوند نیز مؤثر است و سبب رشد بهتر و بیشتر آنها میشود. اثرات مطلوب موسیقی فقط به موارد فوق خلاصه نمیشود. موسیقی در درمان افسردگی، نگرانی، تشویش، فشارخون بالا نیز مؤثر است.
این سؤالی است که هنوز هم دانشمندان درصدد یافتن پاسخ آن هستند. آنها نظریههایی دراینباره ارائه دادهاند، ولی فعلاً به جواب قطعی نرسیدهاند. مثلاً برخی میگویند، احساسات ما منبع تغذیه و انرژی جسم و روح ما هستند. همانطور که غذا نیرو و انرژی بدن را تأمین میکند، موسیقی نیز به ما نیرو و انرژی میدهد. ارتباط ما با موسیقی به زمانهای بسیار دور بازمیگردد؛ وقتیکه در رحم مادر بودیم و در آنجا تکانهای کوچک و صداهای ضعیف موجب آرامش ما میشد. پس ما با موسیقی از همان ابتدا بهصورت درونی عجین بودهایم. قویترین داروی موجود در کل هستی، جسم انسان است.
با تغذیه مناسب و هوشیارانه حواس پنجگانِ بدن، ازجمله حس شنیداری، میتوانیم از این داروی درونی بهره بگیریم. هرگاه که دچار استرس میشوید، ریتم ضربان قلب شما نامنظمتر میشود و سیگنالهایی که قلب به مغز میفرستد نیز به همان میزان تغییر میکنند. مغز با دریافت این سیگنالهای نامنظم شروع به ترشح هورمون استرس میکند و سیستم ایمنی بدن کاهش و فشارخون افزایش مییابد و وضعیت گوارش برهم میخورد. برعکس، در حالت آرامش، ریتم ضربان قلب منظم است و سیگنالهای منظم نیز به مغز میفرستد. در این حالت مغز مواد شیمیایی در بدن ترشح میکند که موجب بهتر شدن حال عمومی میگردد.
ازآنجاییکه ۷۰ درصد وزن بدن را آب تشکیل میدهد، بهترین رسانای صدا و لرزش، خود بدن است. موسیقی حتی روی یخ زدن آب نیز تأثیر دارد. اگر یک ظرف آب را در معرض صدای موسیقی قرار دهید و سپس آن را در یخزن بگذارید، خواهید دید که اشکال منظم و زیبایی به وجود میآید. صداهای ناهنجار، مولکولهای آب را به اشکال نامنظمی درمیآورند. سبک و نوع موسیقی که به آن گوش میدهید مهم نیست؛ چیزی که اهمیت دارد، لذت و آرامشی است که از این راه به دست میآید. بدن هر فرد به یک نوع موسیقی واکنش نشان میدهد. برای رسیدن به هدفی مشخص میتوانید موسیقی خاصی را انتخاب کنید؛ مثلاً اگر درصدد انرژی گرفتن و شاد و سرحال شدن هستید، بهتر است به یک موسیقی پرهیجان گوش دهید. وقتیکه گوش دادن به موسیقی میتواند تا این اندازه بهسلامت جسم و روح ما کمک کند، بدیهی است نواختن یک ساز اثرات بیشتری خواهد داشت.